گمشده
دونفر را اینجا گم کردم.
اولی اسمش "یونس"است،قدمتش توی عطش شکن در حد "حضور ناپدید" و "ehsan" بود.
یک وقتی غیب شد،بی خبر،هیچ وقت هم نه ایمیلی می گذاشت و نه نشانی وبی.یک وقت هایی نگرانش می شوم ،می گویم نکند اتفاق بدی برایش افتاده باشد،نکند رفته باشد توی دهن ماهی بعد ذکرش یادش رفته باشد...
یکی هم همین "رها"ی خودمان.
که چندی ست خبری ازش هیچ جا نیست،همه مان (مسیر،نجوا،من و...)افتادیم به دلشوره،همان خیلی شور...
کسی اگر خبری یا نشانی ازین ها دارد بی خبر نگذارد،
مژدگانی ش قرار دل ما...
به به!!!تو هم که سئوال رو با سئوال جواب میدی!!!!! ج =اسمم
آقا من یه نفر و اینجاها گم کردم که اسمش عطش بود و کنیه اش مطش و فامیلیاش شکن. نیک نیم و ایناشم بماند حالا. هر کی پیداش کرد که کرد نکرد مژدگانی اش یه قرار تو دل ما به صرف شام و شیرینی و شعر. به جون خودم!
ما منتظر خبر تشریف فرمایی تون هستیم؛ هیچ جا نمی ریم همین جا نشستیم![عینک]
هیچ وقت،هیچ کجا،جزو قدیمی ها نشدیم!! زیاد شد که مهم باشیم،اما قدیمی نه![عینک]
شايد فك مي كردم مجردي! :دي
ببخشیدا ما کم کمک داریم نگران شما میشیم[نگران][گل]
اینک از آن شب و دریا ماییم در تک قایق دلتنگ روان گمشده در طلب گمشدگان گوش بر زنگ صدایی که ز جان برخیزد بر سر موج به هر سو نگران گمشده هاتان پیدا[گل]
آدمی که من باشم ، لال می شوم در مقابل این همه محبت ..
[گل]
زنده باشی الهی [لبخند]